لایو و کش تنبان!
عیال چند روز پیش با یکی از همکارانش لایو گذاشته بود تا به یک سری سوالات جوجه دکترها جواب بده و مبحث علمی مهمی هم قرار بود کنفرانس بده...
اتاقمون رو حسابی کنفرانسی چیدیم... صدا... نور.. حرکت
من مسئول دکور صحنه بودم و گریم همسر شدم😁
یه نیم ساعتی با صدرا سرونازم رو سرگرم کردین یک آن غافل شدم سروناز مثل تیری که از زه کمان رها شده بود شتابان سمت اتاق مربوطه رفت اقا هراسان دنبالش دویدم و دم در اتاق مربوطه دستگیر شد... از این بازی خوشش اومد و هر وقت فرصتی پیدا می کرد الفرار.. هم خنده ام گرفته بود هم خسته شده بودیم... خانم دلش برای باباش تنگ شده بود
_وسط لایو ماموریت داشتم کیفیت لایو بررسی کنم یک ان خواستم قربان صدقه همسر بروم خوب شد در آخرین لحظات مغزمان کار کرد.
خیلی باحال بود :))))))