زندگی رسم خوشایندی است

زندگی رسم خوشایندی است
بایگانی
نویسندگان

نیمه شب نوشت

دوشنبه, ۲۰ آبان ۱۴۰۴، ۰۵:۰۶ ق.ظ

سلام

سزای کسی که هشت و نیم می خوابد چیست؟ نیمه شب بیدار شَوَد!

دکتر ماموریت رفته است و بچه ها توی اتاق ما خوابیده اند و من در خاموش ترین حالت ممکن حیات می کنم و فعالیت. 

علاوه بر توفیق خواندن نماز توفیق نوشتن هم پیدا کردم 🤲

🫑

همه جا خاموش است و تنها صدای پمپ آکواریوم از هال پیچیده است و نور هالوژن آرام بخش آبی رنگش به بخشی از فضا رنگ پاشیده است 

🥬

در این سکوت و تنهایی می نویسم

به تمرینات ذهن آگاهی ادامه می دهم و چند تمرین گفته شده را نیز تا حد ممکن انجام می دهم از اینکه بدون دخالت دارو یا مشاور تمرکزم بسیار بالا رفته است، اضطرابم کم شده است نوشخوار ذهنی ام ناپایدار و کوتاه شده است و صبر و حوصله ام خیلی بیشتر شده است، احساس قدرت می کنم، البته مسیر رشد تمامی ندارد و باید از مسیر هم لذت برد و به مقصد نیندیشید. برای تغییر الگوی مغز و تربیت آن هیچ گاه دیر نیست. 

( دوستان حتما آرامیا رو نصب کنید و از برنامه هاش استفاده کنید و یا خریداری)

و با جدیت برنامه های لیست روزانه ام را انجام می دهم چون قراردادی مهم( اگرچه باید مدیریت زمان بهتری داشته باشم و در ساعاتی که بچه ها مدرسه هستند همه ی برنامه هایم را انجام دهم زیرا آمدن آن ها و توقع توجه و وقت گذرانی با آن ها بسیار مهم است )

🍓

دکتر یک بیمار نویسنده داشت به نام استاد کریم زمانی 

ایشان دیوان شمس مولانا را شرح داده اند و به دکتر هدیه داده است، از خواندن کتاب بسیار بسیار لذت می برم، شرح استاد ساده و زیبا و کلام مولانا دل نشین

🍉

مدتی است حوصله دوستانم را ندارم، دوستانی که هر کدامشان را از برنامه یا کلاسی یافته بودم

چون  خونگرم و خوش رو هستم به تبع دوستان زیادی هم دارم اما مدتی است کنج خلوت را ترجیح می دهم به جمع دوستانه که صرفا سرگرم کننده است و بس

اما هم صحبتی با فاطمه همیشه برایم لذت بخش است، دقیقه ها می نشینیم و از رویدادها و کتاب‌ها و سریال ها می گوییم، چون خالص و بی ریاست و اخلاقیات فوق العاده ای دارد و بدجنسی و خباثت در ذاتش جایی ندارد نه فخر می فروشد و نه مغرور است یک انسان درست و حسابی

بمانیم برای هم 

🍒

جمعه تولد یکی از همکلاسی های سروناز است، اصلا علاقه ندارم شرکت کنم، راستش را بخواهید مادران  همکلاس های سروناز را نمی توانم به عنوان دوست بپذیرم :نگرش ما از آسمان به زمین است....

شاید هم نروم تولد، گاهی تنهایی از چنین هم نشینی هایی بهتر است و مفید تر!.

اما مامان های هم کلاسی های صدرا غالبشان آدم های فهیم، خلاق، دانا، با فرهنگ و اهل کتاب و دل و جان هستند 💕

مراودات با آن ها  را دوست دارم 

🍋‍🟩

سریال پارادایز( از مدل انگلیسی های قدیمی )خیلی جالب است بویژه کارکتر زن که باهوش و خلاق و با پشتکار هست است و عاشقانه جالبی با کارکتر مرد  دارد، کارکتر مرد هم، یک بازیگر  دو رگه ی ایرانی _ اسکاتلندی است اما چهره ی نمکین و جذاب ایرانی ها را کاملا دارد و به مادرش نرفته است 😁

🍊

خدایا درهای رحمتت را بروی آسمان ایران جانمان باز کن🤲

خاموشی همچنان پیچیده اما کم کم صبح در شب پدید می آید( يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهار فِي اللَّيْلِ)

🍏

چه پسندیده است روزمان را با بندگی خدا و توکل به او شروع کنیم 

 

۰۴/۰۸/۲۰
سمانه صبا

نظرات  (۱)

سلام

وبلاگ شما و وبلاگ خاله آذر بسیار دوستدارم.

هردو نویسنده و کتابخوان

گاهی نوشته هایتان را چندین بار میخوانم. چقدر زیبا کلمات را کنار هم می چینید و به رقص در می آورید.

پایدار باشید.

پاسخ:
سلام بر گل مینا 
باعث سعادت ماست همراهی شما 
امواج  انرژی مثبت شما، پی در پی به روح بنده اصابت کرد و وجودم لبالب از عشق و شور و ذوق شد 💐
اگر امکانش هست آدرس وبلاگ خاله آذر رو برای من بزارید 

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">