زندگی رسم خوشایندی است

زندگی رسم خوشایندی است
بایگانی
نویسندگان

۲۴۳ مطلب توسط «سمانه صبا» ثبت شده است

۰۶بهمن

لیست برنامه های روزانه ام انقدر طولانیست که هر چقدر تلاش می کنم باز هم چندتایی از قلم‌می افتد و من می مانم و حسرت شبانه و حواله آنها به فردا ...

اما با یک لبخند سرونازم و بوسه صدرایم تمام خستگی های شلوغی های روزانه ام‌ کمرنگ می شود ...

.....‌

باز شطرنج‌را باختم ...اما به قول پسرکم حرفه ای تر شده ام..امروز چند حرکت جدید به من یاد داد و کلی آزمون و خطا ودست آخر کارت امتیاز برایم درست کرد...

بعد از مدتها دست به کار شدم و کیک مورد علاقه پسرکم را با همکاری هم‌ پختیم...عجب کیکی هم شد.

 

_در راستای ناکامی فلافل جمعه شب به تیرچ قبایم برخورد و دست به کار شدم و فلافل درست کردم و با استقبال همسر و پسر و صد البته دخترکوچولوی خوش خوراکم مواجه شدم و لبخندی به پهنای نعلبکی سرویس چینی ام روی لبم سبز شد!

_کتابی شروع کرده ام که دنیایی از آرامش و تفکر را به من هدیه می دهد....کتاب بخوانیم اما نه هر کتابی !

ریچل هالیس بی شک زن موفقی است اماااا اصلا نویسنده خوبی نیست.

خدایا شکرت که شبها از خستگی بیهوش می شوم و وقتی برای رویا و کابوس ندارم.

 

سمانه صبا
۰۵بهمن

نمی دانم آنقدر مادر روشنفکری هستم با انتخابهای فرزندانم براحتی کنار بیایم یا نه!

دوستی دارم که پدر و مادرش استاد دانشگاه هستند اما برادرش یک فروشگاه پروتئنی باز کرده است و خودش به لیسانس ریاضی اش قناعت کرده و مادر سه فرزند است ووخانه دار...خیلی هم حال دلش خوب است 

یا کسی را می شناسم پدز و مادرش نخبه و مهندس بودند و تقریبا تمام دخترهای همسن و سالش جلای وطن کرده و مهندس و دکتر و فلان فلان شده اند. اما خودش اینجا مانده و خانه داری را انتخاب کرده است و اگاهانه ۳ فرزند بدنیا آورده است و تمام زندگیش در فرزندان و همسرش خلاصه می شود...انقدر نگاهش به زندگی زیبا و پر از آرامش است که من نیز انرژی می گیرم .

...............

صدرا را بردیم جم سنتر تا اینبار یک شهربازی بدون بازی کامپیوتری را تجربه کند و الحق هم مکان جالبی بود ..از فرصت استفاده کرده و با همسر رفتیم تا چیزی بخوریم و فلافل را انتخاب کردیم ..نمی دانم همسر خوب توضیح نداده بود یا پیش خدمت خسته و گیج بود...خلاصه سفارش دو تا ساندویچ ما شد یک سالاد گنده که هر چی فکرش را بکنی تویش ریخته بودند به اضافه دوتا فلافل داخلش!

سالاد تمام شد و نگاهایی با همسر رد و بدل کردیم در نهایت قبض را مرور کردیم و فهمیدیم شام ما همان سالاد بوده با دو تکه فلافل و یک قیمت نجومی..هم خنده مان گرفته بود هم حرص مان در آمد..

دست اخر شام ما شد...مانده های هویچ پلوی ظهر

 

سمانه صبا
۰۳بهمن

دیشب سرونازم بوسه زدن را یاد گرفت البته به شیوه خودش!

این حس شیرین‌را نمی توان وصف کنم 

دیشب وقتی پدرش را بوسید چشمان پدرش برقی زد و لبخند خاصی روی لبهایش نشست.

سروناز به ما عشق میدهد.نگاه هایش‌‌‌...لبخندهایش...بوسه هایش ...بغض هایش سرشار از عشق و امید و زندگیست.

دخترم فضای زندگی مان را صورتی و یاسی و گلبهی و سپید کرده است.

زندگی کردن‌را باید از "آنه شرلی" یاد بگیریم .تمام‌رویاهای آنه شرلی در داشتن خانه ای گرم و خانواده ای که دوستش داشته باشند خلاصه می شد.

آرزوهای دست نیافتی آنه برای ما پیش پاافتاده و معمولی شده است..آنقدر درگیر روزمرگی و حاشیه های زندگی شده ایم که پاک از متن اصلی غافل مانده ایم !

 

 

خدایا به وسعت دانه های چند ضلعی برفهایت..شکر

 

 

سمانه صبا
۰۱بهمن

سعی میکنم خیلی سفت و سخت جلوی عادت بد بایستم و ترکش کنم یا حداقل کمرنگش کنم و تقریبا همیشه موفق شده ام .فقط یک نقطه بزرگ دارم که هنوز نمی خواهم ترکش کنم آن هم خرید آنلاین است.

خب تا ماه پیش خریدهای آنلاینم هیچ مشکلی نداشت چون سایتها معتبر بود و من هم بسیار دقیق سایز بچه ها و خودم را می دانم و انصافا از ترافیک و هدر دادن وقت گرانبها در امان بودم 

ماه ابان دو بافت خریدم که بعد از سه هفته بلاخره ارسال شد ..ولی به جای یکی از بافتها چکمه سفید بلند برایم آورده بودند که چشمانم اندازه نعلبکی بزرگ شد..بماند چه دردسری کشیدیم تا عودت دهیم اما الان دو ماه است پول بافتی که هیچگاه بدستم نرسید را نمی دهند و امروز و فردا می کنند

یادتان باشد  از سایت "ترک جامه"اصلا خرید نکنید و حواستان به دیجی کالا هم باشد گاهی خیلی گران می دهد...

و اتفاق دوم: پیراهنهایی برای سروناز  آنلاین از انگلیس خریدم و باید اوایل هفته می رسید و خبری نشد...

اصلا قصد برند خریدن و برند بازی و این قرتی بازی ها را ندارم اما سلیقه ام کلاسیک است و سادگی و رنگهای خنثی اولویت من در انتخاب لباس است  بنابراین تمام طرحهای مورد پسند من فقط در بین چند برند خارجی وجود دارد😒

کاش ایران خودمان هم کمی تنوع و سلیقه در طرحهای لباس می دادند بیخود چرخ صنعت اجنبی را نچرخانیم 😣

اما چند برند لباس ایرانی که شخصا تجربه کرده ام و عالی است

برند پوشاک نوجوان و کودک "سها"ولی بسیار گران

برند "ریکالاکو" پوشاک نوزاد از بدو تا ۳۶ ماهگی...جنس عاااالی ولی تنوع زیاد نیست..‌بسیار مشتری مدار

"تیتیش"برخی طرحهاش زیباست.

مانتوی بسیار زیبایmanti golبا گچه دوزی سیستان و تکه دوزی های خاص.

طراحی"مربع" مانتوهای زیبا

چرم پاندورا..

چرم مشهد

 

 

سمانه صبا
۲۹دی

بلاخره استادم را شکست دادم

استاد من:صدرای هشت ساله من 

سمانه صبا
۲۹دی

 

برف نو!برف نو!سلام!سلام!

بنشین ،خوش نشسته ای بر بام.

پاکی آوردی ای امید سپید

همه آلودگی ست این ایام...

سمانه صبا
۲۸دی

مدتی است هر وبلاگ یا استوری را که باز می کنم می بینم هر کس بنا بر اعتقاد و دانش و خرد و فرهنگ و تفکر سیاسی و....پست های متعدد درباره حوادث اخیر گذاشته است .اکثرا مطالب هم با نوعی نامیدی و یاس مطلق به آینده همراه است.

ماشالله بساط فحش و ناسزا و دری و وری هم پر رونق و بستن کامنتها تنها گزینه برای رهایی از این فحش خوردن!

پرویز پرستویی از ترس مهاجمان کامنتهایش رابسته است الا یکی که ظاهرا نمی توانسته آن را ببند .در همان پست از مردم خواهش کرده بودم قبل قضاوت و گوش کردن کامل ویدو لطفا پیش داوری نکن و فحش و ناسزا نگویند.

دوستانی که  در اروپا زندگی میکنند قریب به اتفاق می گویند انجا اصلا بحث سیاسی بین مردم خیلی کمرنگ است و شاید چند جمله رد و بدل شود‌.‌یا ژاپن.

نمی دانم برخی دوستان که خوب فرهنگ و زبان آنها را بسرعت حفظ می کنند و الگو می گیرند ،چرا این قلم را یاد نگرفته اند!

به قول شهاب حسینی که به رقم اعتقاداتش همواره مهر ساندیس خور و جیره خور نظام و...به پیشانی اش خورده است .

"چندین سال است که احساساتمان بر منطقمان غلبه کرده است و با همین فرمان احساسات با عجله قضاوت  می کنیم .واکنش نشان می دهیم اظهار نظر می کنیم  و صدالبته فحش میدهیم مثل آب خوردن.

و چه زیبا گفته شده؛
ﺑﺘﺮﺱ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮐﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺶ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺘﯽ ...
ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺟﺎﯼ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺯﺩ ...
ﻭ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺏ ﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺧﻮﺏﺗﺮ ﯾﺎﺩﺵ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ
ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﯿﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ
ﺗﻤﺎﻡ ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺳﺮﺕ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺸﯿﺪ ...
ﻭ ﺗﻮ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺩﺭﮎ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﺮﺩ.

 

سمانه صبا
۲۶دی

پنج شنبه ها را دوست دارم اما چهارشنبه ها را بیشتر

چهارشنبه صدرا از ساعت ۴ می رود کانون روبروی خانه مان تا ساعت ۹.در کانون فرهنگی که وابسته به مسجد هست علاوه بر شنا و فوتسال داخل موکت بچه ها بازی های گروهی مثل مافیا و ...انجام می دن و برخی بازی های انفرادی فکری مثل اریگامی...در اخر اگر مناسبتی باشد جشن یا کمی عزاداری و دست آخر نماز و خانه.هیچ یک از کارها اجباری نیست و پسرها بنا به خواسته خود انجامش می دهند.

خدا این سید و دوستانش رو خیر بدهد مرد بسیار مهربانی که کودکان شیفته این مرام و اخلاقش شده اند.

اما پنج شنبه ها

از ساعت ۹ تند تند حاضر می شویم تا به کلاس ساعت ده صدرا برسیم .چندسالی است که شطرنج می رود .به ترتیب از ۱۰ تا ۲ کلاس دارد

شطرنج...سفال و نقاشی.

همه اینها را چند سالی است می رود و حسابی برای خودش استاد شدهداست.

چند روز پیش هم به تقلید از کتاب(ویز و ویزگول)ماجراهای پسرک و مگس کوچکش.داستانی نوشت و تصویرگری هم کرد و چقدر با پدرش خندیدیم و کیف کردیم...الحق داستانش خیلی جالب بود

پدرش کتابش را چاپ کرد و شیرینی هم گرفت به پاس اولین نو قلم.

امروز پسرکم کتابش را برده تا به معلم نقاشی اش نشان‌بدهد

اکنون خانه هستم و در عین آشپزی و جمع و جور کردن خانه..وب می نویسم..تا ساعتی دیگر هم باید بروم دنبال

عمرمان‌ پشت چراغ قرمزها رفت

سمانه صبا
۲۴دی

گلستانکوه با لاله های واژگون

و سد دریاچه خوانسار

در پست سفر نشد عکس بزارم .اینجا میزارم تا مقصد بعدی مسافرت دوستان باشه.

درباره بستن کامنتها بگم فعلا وقت جواب دهی به دوستان رو ندارم ممکن شرمنده شون بشم ولی سرم خلوت بشه کامنتها باز خواهند بروی نظرات دوستان

 ادرس اینستاگراممsamane----saba

در اینستاگرام تمام فعالیت من عکسهای پرنده نگری و معرفی جاذبه های ایران هست .

سمانه صبا
۲۴دی

در ادامه پست بعد اضافه کنم

استادی داشتم بسیار دوست داشتنی و دلسوز ایشون سه اصل را همیشه به دانشجویانش تاکید موکد داشت

جذابیت محیطی(خانه مرتب و منظم)

جذابیت رفتاری(خوش برخورد ...خوش اخلاق...لبخند..)

جذابیت ظاهری(به خودمون و ظاهرمون برسیم_منظور هفت قلم آرایش نیست ها)

🙄

سمانه صبا