سلام چوی بوی خوش عطر زنجبیل تازه
همسر از سه شنبه تا جمعه شب ماموریت داشت! من و بچه ها فرصت را غنیمت شمرده و تا تَه شب( ده نیم یازده )بیدار بودیم و سریال می دیدیم
صدرای نوجوان که جو گیر مدرسه و همکلاسی هایش شده بود و بازی مرکب را می دید من هم بنا بر توصیه الی( دخی خاله و همسفر استانبول)یه سریال به نام گریه نکن استانبول که بسیار شبیه شهرزاد حسن فتحی است را می بیبنم. این را بگویم که حسابی توی ذوقم خورد و به نظرم بازی های بازیگران ایرانی واقعا از کره و هند و عرب و ترک بهتر است. و دَم بازیگرانمان گَرم که اینقدر عالی احساسات را به ما منتقل می کنند.
اگر چه در شهرزاد به دلیل قوانین ما محدودیت در صحنه ها وجود داشت امااااا صد به صفر از شهرزاد ترکها بهتر است(با توجه به اینکه آن ها این محدودیت ها را ندارند) انتقال احساسات بازیگران، فیلمنامه، ادب، احترام، وقار و.... قابل قیاس نیست.
خلاصه که در نبود همسر، ما نشستیم و سریال ترکی دیدیم ولی گمانم این اولین و آخرین تجربه ی ترکی من باشد( همچون تجربه ی مشابه ی کره ای )
حتی اوقات فراغت آدمی هم باید پربار و ارزشمند بگذرد
❤️
پنج شنبه با بچه ها رفتیم بازار پنج شنبه بازار مینی سیتی و من برای ماه رمضان اندکی سبزی و... خریدم و در کنارش برای نخستین بار زنجبیل تازه هم خریدم وشب دم نوش زنجبیل با بچه ها خوردیم، بعد هم پست های طنز اینستاگرام را می دیدیم و هی می خندیدیم(، در حالت عادی من به آن پست ها نمی خندم )یکباره صدرا گفت: مامان شنیدم زنجبیل باعث خنده می شود!( وباز به این حرف خندیدیم🤭)
❤️
همسر این هفته هم ماموریت دارد و باز می رود 😒
❤️
ماه مبارک رجب تمام شد و من توفیق داشتم چند روز، روزه بگیرم، امیدوارم ماه شعبان هم همین طور توفیق داشته باشم
در این ماه های عزیز و ارزشمند دعاگوی همه ی دوستان هستم