عشق
پنجشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۸، ۰۹:۴۶ ق.ظ
دیشب سرونازم بوسه زدن را یاد گرفت البته به شیوه خودش!
این حس شیرینرا نمی توان وصف کنم
دیشب وقتی پدرش را بوسید چشمان پدرش برقی زد و لبخند خاصی روی لبهایش نشست.
سروناز به ما عشق میدهد.نگاه هایش...لبخندهایش...بوسه هایش ...بغض هایش سرشار از عشق و امید و زندگیست.
دخترم فضای زندگی مان را صورتی و یاسی و گلبهی و سپید کرده است.
زندگی کردنرا باید از "آنه شرلی" یاد بگیریم .تمامرویاهای آنه شرلی در داشتن خانه ای گرم و خانواده ای که دوستش داشته باشند خلاصه می شد.
آرزوهای دست نیافتی آنه برای ما پیش پاافتاده و معمولی شده است..آنقدر درگیر روزمرگی و حاشیه های زندگی شده ایم که پاک از متن اصلی غافل مانده ایم !
خدایا به وسعت دانه های چند ضلعی برفهایت..شکر
۹۸/۱۱/۰۳
وبت عالیه ممنونم از مطالب زیبا و عالیتون با تشکر