زندگی رسم خوشایندی است

زندگی رسم خوشایندی است
نویسندگان

شب یلدا

پنجشنبه, ۳۰ آذر ۱۴۰۲، ۰۹:۳۹ ق.ظ

مامان ایران خیلی دوست دارد در مناسبت های مهم، همه ی فرزندان و نوه هایش دورهم جمع شوند. اگر چه جمع آوری تک تک اعضای خانواده سخت و امر تقریبا نشدنی است به جهت زندگی در چند شهر متفاوت( جنوب کشور، مرکز، شرق و.. )

اما تلاش داریم تا دلش را نشکنیم چرا که عمرش بالا رفته و نمی خواهیم در حسرت نبودش بمانیم. 

برای اجازه ی صدرا به مدرسه شان مراجعه کردم، مدیر و معاون تربیتی من را مواخذه کردند و از من نامه گرفتند که مسؤول عقب ماندگی درس های پسرم ما هستیم و آن ها مبرا!

پنج شنبه به کمک پسرعمویم بلیط قطار گرفتیم و راهی مشهد شدیم و فعلا در مشهد در معیت خانواده هستیم.

خوش شانسی ما از تعطیلی مدارس اگر چه گاه باعث ذوقم شده بود اما هنگامی یاد تهران و هوای آلوده اش و سلامتی همشهری ها و مصائب این آلودگی می شدم، از خودم بَدَم آمد،چرا که منافع خودم را بر مردم ترجیح داده بودم!

خاله جان فاطی و الی هم آمدند و جمع مان حسابی جمع شده است. دورهم می خندیم، ماجراهایی که در چند ماه گذشته داشته ایم برای هم تعریف می کنیم و خرید می رویم و مامان ایران حسابی ذوق زده است.

ان شاء الله شب یلدا برای همه ی هموطنان پر از اتفاقات قشنگ و زیبا باشد. چند عکس بعد از مراسم امشب ضمیمه ی پست خواهد شد

 

۰۲/۰۹/۳۰
سمانه صبا

نظرات  (۲)

سلام عزیزم

یلداتون مبارک. خیلی کار خوبی کردید رفتید پیش مادرتون

پاسخ:
سلام بانو جان
عمر شما و عزیزانتون هم بلند باد
خیلی ممنونم، البته ایشون مادربزرگ من هستند 🌺🙂
۰۳ دی ۰۲ ، ۱۰:۱۴ عسل بانو

پس عکس ها چی شد؟

منتظریم بانو. 

پاسخ:
سلام عزیزم
خدمت شما ❤️🌺

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">