زندگی رسم خوشایندی است

زندگی رسم خوشایندی است
نویسندگان

۴ مطلب در بهمن ۱۴۰۱ ثبت شده است

۲۳بهمن

کتاب"زندگی خود را دوباره بیافرینیم"  توسط دوست روان شناسی که در مقطع دکترا تحصيلات دارد و به قول معروف سرد و گرم روزگار چشیده است، به من پیشنهاد شده است. 

در این کتاب برای شکوفا شدن کودک از نظر سلامت روان چند نکته بسیار مهم ذکر شده است که در اثر کمبود و خلاء آن کودک در بزرگسالی دچار تله یا تله های زندگی می شود

1_یک کودک به محیط خانوادگی باثبات و امن نیاز دارد، والدین هم جسمی و هم روحی در کنار کودک هستند، در دسترس هستند، در خانه هیچکس با او بدرفتاری نمی کند و کودک برای مدت طولانی تنها نمی ماند، در صورت که امنیت ابتدایی کودک تامین نشود کودک در آینده به تله رهاشدگی، بی اعتمادی و سوءرفتار دچار می شوند

2_ارتباط به دیگران( تله زندگی؛ محرومیت عاطفی و انزوای اجتناعی )ما به توجه، عشق، همدلی، راهنمایی هم در خانواده و هم همسن سالان نیاز داریم 

3.استقلال رای( تله زندگی؛ وابستگی و آسیب پذیری)

4_ابراز وجود( تله زندگی؛ سرسپردگی، معیارهای سخت گیرانه یا همان کمال طلبی)

آزادانه علایق و فعالیت‌های را براساس علاقه خودش دنبال کند نه میل و شادی اطرافیان 

5_عزت نفس( تله زندگی؛ کمبود ودشکست)

احساس ارزشمند بودن،

خانواده ای که دائما انتقاد می کنند و هیچ یک از کارهای فرزند را قابل قبول نمی دانند. 

6_محدودیت های واقع بینانه( تله زندگی؛ استحقاق)

آزادی بی حد و حصر به کودک و لوس کردن و واگذاری عدم مسوولیت به کودکو..

🌿

این فقط مختصر توضیحی برای آشنایی کتاب بود، کتاب تک تک، تله های زندگی را بررسی کرده و راهکارهای عملی و ذهنی کارآمدی  به ما ارائه می‌دهد 

 

 

 

سمانه صبا
۱۸بهمن

بعد از یک دوره ی طولانی ممانعت از خرید اینترنتی باز شیطان من را گول زد آن هم در سرویس دستشویی 🥴

آن جا بود که من فهمیدم سرویس هایم اصلا جذابیت ندارند و دست به کار شدم و چند ‌شلف و گلدان شیشه ای طبیعی و شمع گل خشک،.. سفارش دادم تا اعضای خانواده و صد البته مهمان هایم با دلی پر نشاط و روحی جلا گرفته از محیط، به کارشان بپردازند!!!!

اگر خوب شد عکس می گیرم شما هم به نشاط بیایید🤭

🌿

 

بابا چند سالی به مامان قول شیراز را داده بود و نمی شد و هر بار پول سفر خرج امر مهم تری شده بود، از خوش اقبالی بابا از سمت بازنشستگان سفر به شیراز آن هم رایگان ثبت نام به عمل آمد و قرعه به نام مامان و بابا افتاد، اگر چه یک طرف مسیر با اتوبوس است و هوا بشدت سرد، اما مامان چنان با اشتیاق و هیجان با من حرف می زد که دَمی به روحیه اش غبطه خوردم، مامان من یکی از انرژی مثبت ترین و سرزنده ترین آدم های دنیاست، او با کوچکترین رخداد شاد شاد می شود و در هر ماجرای، بهترین حالت را برداشت می کُند و به قول معروف نیمه پُر لیوان را می بییند

🌿

آقا ما مدتی است سریال خارجی ندیدیم، بعلت اینکه شورش را در می آوریم و تا تمام قسمت ها را آب نکشیم ول نمی کنیم و بچه هایمان کلافه می شوند که به حق است. فعلا ایرانی می ببینم، این ایرانی ها بس کِش می دهند آدم را کفری  می کنند! 

در حال حاضر سریال سقوط، سرگیجه، آکتور را می ببینم 

دیشب خواب می دیدم رعنا آزادی ور با هادی حجازی به خارج فرار کرده اند! چیزی که بیشتر از همه من را به خنده می اندازد ناراحتی من برای مهدی پاکدل بود. 

این هم ذهن ما که گاهی تا روزها درگیر سریالی می شَوَد! 

 

 

 

 

 

سمانه صبا
۰۸بهمن

بی شک یکی از بهترین دعاها دعای"خدا عاقبتت را به خیر کُند"  است 

در هفته های اخیر خبرهای شنیدم که نُخست من را شگفت زده وسپس اندوهگین کرد.

در محله مان جوانِ لحاف دوزی زندگی می کرد که من از نزدیگ او را می شناختم ،مردی خجالتی،با عینک ته استکانی و مهربان وآرام،به قول معروف صدا از سنگ درمی آمد از او نه. بواسطه ی اینکه این لحاف دوز همسایه ی ما و خاله کوچیکه بود،همه ی اعضای خانواده با او سلام وعلیک داشتیم وگاهی بچه های خاله کوچیکه که البته الان تینجرهای مدعی شده اند، با این مرد بازی می کردند ،هر وقت من از دانشگاه می امدم حس می کردم این مرد به من لبخند خجولی می زند آن موقع خاله کوچیکه به شوخی یا جدی می گفت " این از تو خوشش میاد"!

سالها گذشت

من دیگر نه در محله بلکه در شهرم زندگی نمی کردم و نسبت به همسایگان و دوستان بی اطلاع و بی مهر شده بودم و طبعا لحاف دوز هم جز همین فراموش شدگان بود تا اینکه مادرم خبر هولناکی به من داد

لحاف دوز که البته لیسانس دانشگاه دولتی بود خانمی را به همسری گرفته بود،خانم در زندگی با لحاف دوز به تحصیل ادامه داده بود و پرستار شده بود و دارای جایگاه اجتماعی مناسب و درآمد مناسب و ...خلاصه بانو بنای ناسازگاری می گذارد که تو در هم شأن من نیستی!  باز همان اشتباه تکراری که در جامعه ما کَم دیده نمی شَوَد؛ مرد به اصرار می خواهد زن را در زندگی اَش ماندگار کُند! لحاف دوز نیز از طریق بخشیدن تمام سرمایه ای که در این مدت جمع کرده بود به همسرش،به ظن خود، او را پایبند می کند ،این حربه کاملا مقطعی و زن هر بار که نغمه ی جدایی سَر می دهد لحافدوز مالی به او می بخشد،سرانجام تمام اموال و املاک تَه کشیده و زن اینبار مصمم اثاث خود را توی کامیون گذاشته تا زندگی را برای همیشه تَرک کُند همان دم لحاف دوز با چاقوی از پیش خریداری جلوی دید خانواده ی زن به او حمله کرده و او را به قتل می رساند،خودش نیز قرص برنج خورده تا خودکشی کند اما نجات می یابد وفعلا در زندان است تا پسر شش ساله اش به سن قانونی برسد و..

 

🌿🌿🌿🌿

چند روز پیش معلم هنر و نقاشی صدرا که به خشک اخلاقی معروف است ماجرایی گفت که به آنی اشک توی چشمم جمع شد

پسرک ده ساله ای کل زمان کلاس را سر به روی میز گذاشته و خفته بود معلم مراعات کرده و دانش آموز را بیدار نمی کند، در زنگ تفریح آموزگار سراغ پسرک رفته و به او می گوید:نمی خوای بیدار شی؟! زنگ خورد، لابد زیادی خسته ای! 

پسرک را تکان می دهد اما روح کوچک او دیگر در این عالم نیست. پسرک سکته کرده است! کاوش که می کنند می یابند هفته ی پیش پدر و مادرش طلاق گرفته اند

🌿🌿🌿🌿

خانم سعیدی دوست نزدیک مامانم است

زن داداش عروس خانم سعیدی یکباره درخواست طلاق داده و مرد را با دو بچه می گذارد و می رود و فقط ماشین را در ازای طلاق برمی دارد بعد از چند روز به گوشی پسرش پیام می دهد؛ برای همیشه رفتم با عشقم زندگی کنم و هرگز تو و خواهرت را نمی خواهم! 

🌿🌿🌿🌿🌿

و چند جدایی باور نکردنی چند دوست و آشنا و بستگان هر کدام به علتی

خدا عاقبت همه مان را به خیر کند

 

 

ب

سمانه صبا
۰۱بهمن

حساب کردم بعد از چهل روز بلاخره روال عادی زندگی از سر گرفته شد.

مادر دکتر را با سلام و صلوات راهی کردیم و جای خالی اش تا چند ساعت حس می شد

🌿

به دوست قدیمی ام به هر مناسبتی پیام می دادم و میل داشتم باب گفت و گو را چون گذشته با او باز کنم، اما در مقابل پیام های بلند بالای من تنها لایک می زد و گاهی هم می دید اما بی واکنش؛ابتدا دلخور شدم چرا چنین می کُند و به سردی رفتار می کند، بعد از اندکی کلنجار با خودم متوجه شدم باید به او و البته خودم احترام بگذارم، به او برای اینکه علاقمند نیست با من دوباره بنای دوستی و ارتباط بگذارد و به خودم برای اینکه بی جهت دوستی ام را به او تحمیل نکنم. 

🌿🌿🌿

یک هزار آفرین به خودم  برای خویشتن داری و شکیبایی و حُسن خُلق در برابر مهمان مذکور. از اینکه توانسته ام به رشد چشمگیری دست پیدا کنم و بر افکاری که به احساس و در نهایت  رفتار می انجامد، کنترل داشته و عاقلانه و با تفکر حل مسله کنم بسیار خُرسند هستم.. 

دوست خوب نعمت است یکی از این عاقلان ِ هوشمندِ پُر تلاش خانم مهناز جعفری هستند از دوست وبلاگ سابق که سعی دارم همیشه از او بیاموزم. نیکو رفیقی است در این دنیای بی خبری و بی بصیرتی 

🙋🌿

 

سمانه صبا