آدم ها زندگی های متفاوتی دارند از زمین به اسمان
کل دارایی یک نفر می شود وام یک نفر دیگر
حقوق ماهیانه یک نفر شاید درآمد سالیانه یک نفر دیگر باشد و شاید حقوق یک روز یک نفر دیگر.
.. اما خوشبختی کجاست؟! براستی خوشبختی با عدد رقم میانه ای دارد؟
مهندس مادرش استاد دانشگاه.. پدرش یک مرد شریف و استاد ادبیات دانشگاه تهران با اشعاری بسیار زیبا و عارفی.. سه هزار متر خانه در نیاوران دارد.. البته این فقط یک نمونه کوچک از املاک و مستغلاتشان است
مردی که من می بینم به تمامی زنان بدبین شده و غمی در چشمان روشنش برق میزد.. یا شاید برق نفرت
زنی که یکباره او را گذاشت و فرار کرد یکی از دلایل فرارش انزجار از ثروتمندان بود.. شبها می گریست و می گفت چرا در بچگی ما کمبود داشتیم شما پولدارها نوشابه می خوردین ما نه! ادمی که پزشک متخصص بود اما گویی درست بزرگ نشده بود و چنان سازه زندگی را بهم ریخت که بعد از چند سال هنوز نمیشود ام را پابرجا کرد.. مهندس تو که ثروت مند هستی چرا گاهی اینقدر حریصی!
دکتر.. ف... ماهی صد و پنجاه میلیون فقط قسط دارد.. در 50سالگی به تازگی صاحب فرزند ذکوری شده که نمی دانم شتابان به کجا می تازد و میرود، با خالی کردن جیب مریض های بیگناه در حال ساختن قصری است که انتها ندارد
کمال سرایدار 40ساله ما با دیدن یک پنجاه تومنی چشمانش ب برق می افتد
و دیروز کودکان دستفروش که شتابزده می گریختن و پسری خردسال که دچار خشم یکی از بالا سری هایش شده بود و تند تند کتک می خورد
خدایا این همه تفاوت.. چطور جمع و جور اش می کنی آن دنیا...
تفاوت طبقاتی بیداد می کند.
از گوشه ای برون آ. ای کوکب هدایت