زندگی رسم خوشایندی است

زندگی رسم خوشایندی است
نویسندگان

امروز

پنجشنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۸، ۰۴:۲۵ ب.ظ

پنچ شنبه باز رسید و ما سر صبح بیدار باش زدیم تا به کلاسهای صدرا و امورات زندگی برسیم.

رفتیم کانون رضوان و صدرا کلاس شطرنج رفت و من هم باب مذاکره درباره عکسهای دیجتال کلاژ مفهومی را با مربی نقاشی صدرا آغاز کردم.

تصویر سازی  مفهومی از یک بیت شعر و دخالت دندان واقعا سخت است و وقت گیر و تفکر بسیار می طلبد...الحمدلله اولین تصویر با رضایت همسر مواجه شد و قرار شد برای ۱۵ بیت بعدی هم تصویر سازی شود و کلا کار صفحه آرایی کتاب هم به ایشان واگذار شد.

در بازگشت از کانون دوباره با همسر که در خانه حضور موقتی داشتند بنای مذاکره باز کردیم و هی ایده دادیم و ایده گرفتیم و یک کتاب را بعنوان الگوی مدنظر برای ابعاد تصویر و رنگ کاغذ و قطعه کتاب و باقی شعرهای مدنظر را به کانون بردم  و تحویل مربی نقاشی پسرک دادم و کار از امروز رسما شروع شد.

همسر میخواست سرسری کتاب را جمع جور کند و من نزاشتم..من همیشه در این این نوع کارها صبورم و نتیجه  صبر و حوصله ام عالی می شود.

امید به خدا این بار هم عالی و تحسین برانگیز خواهد بود.

بلاخره هشتین داستانم را هم نوشتم...در نظر دارم نوشته ها برای مربی نقاشی صدرا بفرستم و او برای کتاب بعدی ام به شرط حیاتم صفحه آرایی کند..

هنوز رمان اولم چاپ نشده...تاخیرش کمی من را از اب تاب انداخته!

۹۸/۱۱/۱۰
سمانه صبا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">