زندگی رسم خوشایندی است

زندگی رسم خوشایندی است
نویسندگان

مسجد

پنجشنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۸، ۰۴:۱۳ ب.ظ

دیروز آنقدر کش دار بود که تمام کارهای روزانه لیستم انجام شد و چند ساعت اضافه هم آوردیم...مگر می گذشت این ساعتها

همسر جان هم برای چندمین بار کتابش را ویرایش میکرد و هنوز گویی اول راه است بس مطلب جدید پیدا میکند و حیف است به نگارش درنیاید

عصر دلم گرفت و دست صدرا را گرفتم و رفتیم مسجد کمی آنطرف تر از مسجد محله خودمان.

تقریبا همه نمازگزارن مسن بود الا یک عده قلیل جوان.چقدر مسنها من و صدرا را مورد محبت و نوازش کلامی قرار می دادند و تا در بساطشان خوراکی یافت میشد تقدیم صدرا می کردند .

حال و هوایمان عوض شد و با چندتا حلوا پیشکش یکی از خانمهای دست و دلباز مسجد راهی خانه شدیم .

 به دلیل همراهی همسر با خواسته دل من و نگهداری از سرونازم تمام حلواها را پیشکش به او کردم بس حلوا دوست دارد ☺

برادزاده زیبای روی من

 

۹۸/۱۱/۱۰
سمانه صبا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">