کرونا
يكشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۹، ۱۱:۳۵ ب.ظ
هفته پیش ما در تهران. خانواده در مشهد کرونا گرفتیم.
زنگی بود که خورده می شد و ما ایضا می زدیم تا از حال عزیزانمون با خبر بشیم
امشب برای دومین بار ب خاله جانم که فقط پنج سال از من بزرگتره و دوست صمیمی من هست زنگ زدم تا حالشو بپرسم. همسرش نگران بود و آزمایشات برای دکتر فرستاد تا بررسی کنه...
انقدر پشت تلفن خنديدیم که دل درد شدیم(من که شدم احتمالا اونم دل درد شد)
هر روز به مامانم زنگ می زنم و نیم ساعت حرف
دو روز در میان با دختر خاله ها و داداشا چت بازی... دوستان هم سرجای خود
خدا روشکر عزیزانی دارم که اوقات خوشی برام رقم می زنن.
من یک کرونایی هستم
😆
۹۹/۰۴/۱۵
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.